×
اطلاعات بیشتر باشه، مرسی برای ارائه بهترین تجربه کاربری به شما، ما از کوکی ها استفاده میکنیم

gegli

بوف کور

بوف کور

× من نه عاشق بودم و نه محتاج نگاهي که بلغزد بر من --- من خودم بودم و يک حس غريب که به صد عشق و هوس مي ارزيد
×

آدرس وبلاگ من

masoomy2000.goohardasht.com

آدرس صفحه گوهردشت من

goohardasht.com/masoomy2000

تغیر جنسیت در ایران

امروز وقتی به سایت بی بی سی رفتم، باز با مسئله تغییر جنسیت جوانان در ایران که پس از کشور تایلند، بیشترین است روبه رو شدم.خواننده های قدیمی اینجا می دانند که من پیش از این هم در این باره نوشته بودم و از بسیاری از دوستان گلم پیام گرفتم.((فقط تمنا دارم نوشته ها را با دید باز بخوان و بدون همه انسانها حق حیات و انتخاب دارند)) تغییر جنسیت: دوراهی یافتن هویت یا طرد خانوادگی رابطه همجنسگرایان در ایران ممنوع است اما این کشور اجازه تغییر جنسیت طی عمل جراحی را می دهد و صدها مرد برای تغییر مسیر زندگی، رفتن زیر تیغ جراحی را انتخاب کرده اند. تغییر جنسیت در ایران آمار نشان می ده که از هر صد هزار نفر یکنفر دچار اختلال هویت جنسی هستش. بنابراین می شه حدس زد که در ایران ۷۰۰ ترا جنسی وجود داره. ترا جنسی اصطلاح جدیدیه که برابر با transexual بکار برده می شه، یعنی کسانی که جنسیتی که در روانشون حس می کنند با جنست جسمشون متضاده. مریم خاتون ملک آرا: از زمان کودکی وقتی که به یاد داشتم خودم رو یک زن می دونستم و از پوشیدن شلوار و لباسهای مردانه تنفر داشتم. اسم من فریدون ملک آرا بود و با شناسنامه مردانه زندگی میکردم. وسایل بازی و حرکات من به گفته دیگران زنانه بود که دیگران این رو به حساب تک فرزندی من می گذاشتن. همیشه و هر روز منتظر معجزه بودم که صبح که از خواب بیدار شدم آلت مردانه ام را از دست داده باشم. در حال حاضر بیماران این اختلال در کشورهای غربی با خوردن هورمون ظواهر جسمیشون رو تغییر می دن و بعد از چند ماه نظارت روانکاوان و روانشناسان، و کسب اطمینان از اینکه واقعاً می تونن تغییر جنسی بدن، و با جنس دیگری به زندگی ادامه بدن، عمل جراحی رو انجام می دن. چند سالی که این عمل در ایران صورت می گیره و افرادی با جراحی جنسیتشون رو تغییر می دن. مریم خاتون ملک آرا: از زمان کودکی وقتی که به یاد داشتم خودم رو یک زن می دونستم و از پوشیدن شلوار و لباسهای مردانه تنفر داشتم. اسم من فریدون ملک آرا بود و با شناسنامه مردانه زندگی میکردم. وسایل بازی و حرکات من به گفته دیگران زنانه بود که دیگران این رو به حساب تک فرزندی من می گذاشتن. همیشه و هر روز منتظر معجزه بودم که صبح که از خواب بیدار شدم آلت مردانه ام را از دست داده باشم. بعد از پایان تحصیلات وارد صدا و سیما شدم ( قبل از انقلاب،۱۳۵۳ ) که در اون زمان شکل و شمایل زنانه پیدا کرده بودم و آرایش زنانه می کردم و از اون موقع بود که رسماً وارد پوشش زنانه شدم. تقریباً طوری بود که دلم می خواست و در قالب یک زن و با رعایت شئونات یک زن زندگی میکردم. اونجا بود که به فکر معالجه افتادم و پیش دکتر روانشناس رفتم که پیشنهاد تغییر جنسیت رو برای من مطرح کرد. خیلی خوشحال شدم ولی دچار یک سرگردانی ذهنی و فکری شدم. چون ریشه مذهبی داشتم دوست داشتم از لحاظ شرعی هم شرایط و مسائل این کار رو بدونم. به مرحوم آیت الله بهبهانی مراجعه کردم، ایشون به من گفتن که به مرحوم آیت الله خمینی نامه بنویسم. من با همه مشکلاتی که بود نامه رو به نجف ارسال کردم. با استفاده از دوستان و آشنایان من در صدا و سیما تونستم پیش شهبانو فرح پهلوی برم. ایشون به من پیشنهاد دادن که تعدادی از ترنس های ( دو جنسیتی های ) ایران رو جمع کنید تا ما به شما یک حقوق ویژه تعلق بدیم که متاسفانه موفق به انجام چنین کاری نشدم. آمار این افراد بعد از انقلاب افزایش پیدا کرد اما در سال ۵۴ جواب نامه من توسط امام خمینی داده شد که تکالیف یک زن رو برای من واجب کردن. منتها من هنوز شک داشتم. تصور من این بود که فتوا مربوط به افراد ۴۷ کوروزومی هست (که زمان تولد هر دو آلت رو دارن). سال ۵۷ تونستم از طریق یکی از دوستانم در فرانسه خدمت ایشون برم ولی موفق به طرح مسئله خودم نشدم. در ابتدای انقلاب و تا سال ۶۲ من رو از لباس زنانه بیرون آوردن. علتش هم مشکلات و مسائلی بود که اوائل انقلاب برای من پیش آمد. سال ۶۳ خواستم به هر شکلی که بود خودم رو به دفتر امام برسونم که از طریق دفتر آیت الله جنتی نامه ای برای ایشون نوشتم که باز جوابی که آمد شبیه به فتوای اول بود، مربوط به من نبود و مربوط به افراد دو جنسیتی میشد. دیگه درسال ۶۵ بالاخره موفق شدم به حضور ایشون برم و از شخص ایشون فتوای مورد نظر رو گرفتم. این فتوا اولین فتوا از نوع خودش در ایران و حتی کشورهای مسلمان شیعه بود. از اون موقع من وارد حجاب زنانه شدم و همون روزی که ایشون فتوا رو صادر کردن ، آیت الله خامنه ای (رئیس جمهور وقت) برای من چادر و مقنعه بریدن و با صلوات و تبریک من رو وارد حجاب اسلامی کردن. همون روز با ارسال نامه ای به رئیس دادستانی با ارسال من به پزشکی قانونی اولین مجوز تغییر جنسیت در ایران صادر شد.برای هیچ کسی باور کردنی نبود. در سال ۱۳۶۱ بسیاری از ترنس ها (در اون موقع به اواخواهر معروف بودن) را دستگیر کردن و به زندان بردن ولی در نهایت دیدن که کاری با اونها نمی تونستن انجام بدم. و در طی این سالها هر ارگان و نهادی جلوی پای من مشکلی اضافه میکرد تا اینکه در سال ۱۳۸۱ در سن پنجاه و یک سالگی عمل من انجام گرفت تا قبل از عمل هم مثل یک زن زندگی میکردم و تحت حجاب اسلامی بودم. در سال ۸۰ که برای عمل به تایلند باید سفر میکردم مجدداً بعد از بیست سال مجبور به پوشیدن لباس مردانه شدم تا با گذرنامه خودم بتونم از کشور خارج بشم. که این موضوع برای خودش داستان سختی داشت. ولی باید بدونیم که تغییر جنسیت در ایران آزاد است
شنبه 18 اسفند 1386 - 8:15:13 PM

ورود مرا به خاطر بسپار
عضویت در گوهردشت
رمز عبورم را فراموش کردم

پیوند های وبلاگ

آمار وبلاگ

46096 بازدید

43 بازدید امروز

0 بازدید دیروز

44 بازدید یک هفته گذشته

Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)

آخرين وبلاگهاي بروز شده

Rss Feed

Advertisements